تبین علمی اصول اولیه انرژی درمانی و نیروی های ماورالطبیعه در جهان و مغز کوانتومی هاکسلی



ویدیو گربه شرودینگر با زیر نویس فارسی  روی سیتینگ رفته زبان  فارسی و افغانی را انتخاب کنید


تبین  علمی اصول اولیه  انرژی درمانی و نیروی های ماورالطبیعه در  جهان و مغز کوانتومی هاکسلی
انرژی درمانی قسمتی از طب مکمل  است  که اصول ان بر مکانیک کوانتومی  و دنیای  ذرات بنیادی  بنا شده است .
متاسفانه  تاکنون هیچکس اصول اولیه علمی  انرژی درمانی را به زبان فارسی توضیح نداده است  و تقریبا تمامی افرادی که در ایران مدعی انرژی درمانی هستند  چیزی از علم انرژی درمانی نمی دانند
از نظر من  کسی که مدعی انرژی درمانی است اگر اطلاعاتی در مورد مبانی ان به خصوص   فیزیک کوانتوم و بیوشیمی و بیو فیزیک و روانشناسی نداند   کلاهبردار و شارلاتان  است
کسی که مدعی انرژی درمانی است اما اصول انرا نمی داند چطور بدون دانستن علم انرژی درمانی می خواهد بیماری را شفا دهد .
مدعیان انرژی درمانی در ایران می گویند اصول علمی این درمان هنوز مشخص نشده است و سعی می کنند با دادن یک وجهه متافیزیکی چهره ای مقدس و معجزه گونه از ان را در ذهن مردم بسازنند غافل از این که هر انچه انها مدعی هستند از لحاظ علوم جدید قبلا توضیح داده شده است و انها هنوز در خواب غفلت هستند و شاید سواد انرا ندارند که این اصول علمی را درک کنند .
در چند مبحث اینده من درباره اصول اولیه در درمان بیماران به روش انرژی درمانی مقالاتی خواهم نوشت از نظر ما این اصول شامل
1- شناخت مکانیک و فیزیک کوانتوم  و ذرات بنیادی
2- اصول اولیه در انتقال انرژی بوسیله فوتون و الکترون و نوترینو
3- میدان های الکترومغناطیسی و اثرات ان بر روی سلول های بدن
4- اصول ایجاد انرژی  در بدن انسان و شناخت میتوکندری و سیکل کربس
5- شناخت گیرنده های رودپسین و مشابه رودوپسین و پروتین جی همراه گیرنده
6-شناخت مواد شیمیایی و الکالوئید های طبیعی که  قابلیت  ایزومراسیون  و تغییر فرم از حالت سیس به ترانس را دارند 
می باشد
به امید خدا ابتدا از گربه شرودینگر و بعد از  اصل عدم قطعیت شرودینگر  می گویم






گربه شرودینگر یک آزمایش فکری در فیزیک کوانتمی است که در سال ۱۹۳۵ توسط اروین شرودینگر، فیزیکدان اتریشی، ابداع شد. گاهی این آزمایش به صورت تضاد تعریف می‌شود.
 سناریوی آزمایش ارائه یک گربه‌است که بسته به یک رویداد تصادفی مثلا گذاشتن یک بمب که در 50 در صد موارد منفجر می شود است و گربه  ممکن است مرده باشد یا زنده.


فرض کنید گربه‌ای در جعبه‌ای دربسته زندانی است. در این جعبه یک شیشه گاز سیانور، یک چکش، یک حسگر پرتوزا و یک منبع پرتوزا نیز وجود دارد. ذرات پرتوزا بصورت نامنظم تابش می‌کنند و به همین دلیل برای آن‌ها نیمه عمر در نظر می‌گیرند. حال فرض کنید حسگر و چکش طوری تنظیم شده باشند که در صورت تابش موج پرتوزا بین ساعت ۱۲ و ۱۲:۰۱، چکش شیشه حاوی گاز را شکسته و گربه بمیرد. اگر در ساعت ۱۲:۰۱ در جعبه را باز کنید چه خواهید دید؟ اگر از طریق فرمول نیمه عمر منبع، احتمال تابش بین ساعت ۱۲ و ۱۲:۰۱ را ۵۰٪ پیش بینی کنید. گربه داخل جعبه در هنگام برداشتن درب جعبه ۵۰٪ مرده‌است و ۵۰٪ زنده است. اما وقتی درب جعبه را برمی‌دارید خواهید دید که گربه یا مرده و یا زنده‌است. نمی‌توان گفت ۵۰٪ سلولهای بدن گربه مرده‌اند و ۵۰٪ آنها زنده‌اند.
 در فاصله یک لحظه، احتمال به یقین تبدیل خواهد شد.
این امر کاملاً متضاد با مکانیک کوانتومی می‌باشد. همان‌طور که گفتیم هیچگاه نمی‌توان موقعیت یک سیستم را به دقت اندازه‌گیری نمود. اما در این مثال کاملاً این امر ممکن شده‌است.
این گونه پارادوکس‌ها در مکانیک کوانتومی بسیار زیادند.
اما با این همه مکانیک کوانتومی در پیش‌بینی نتایج بسیاری از آزمایش‌ها به طور درخشانی موفق بوده‌است و زمینه تقریباً تمامی علم و فن نوین است. بر رفتار ترانزیستورها و مدارهای مجتمع که جزء اساسی وسایلی نظیر تلویزیون و رایانه‌اند، فرمان می‌راند و نیز بنیاد شیمی و زیست‌شناسی نوین می‌باشد.
شرح کپنهاک از مکانیک کوانتوم اشاره بر این دارد که بعد از مدتی گربه به طور همزمان هم مرده‌است و هم زنده. هنوز وقتی به داخل جعبه نگاه می‌کنیم، گربه را می‌بینیم که یا زنده‌است یا مرده نه هر دوی این‌ها. این آزمایش آنچه را که او به عنوان مشکل از تفسیر کپنهاک از مکانیک کوانتومی اعمال شده به اشیاء روزمره را نشان می‌دهد، که تضاد با عقل سلیم است.
شرودینگرآزمایش ذهنی خود را به عنوان یک مقاله eprبعد از نویسنده‌های آن انیشتین؛ پودولسکی؛ روزندر سال ۱۹۳۵ نامگذاری کرد.
این مقاله طبیعت عجیب درگیری کوانتومی را برجسته کرد؛ که یکی از ویژگی‌های یک حالت کوانتومی است که ترکیبی از وضعیت دو سیستم است. (برای مثال دو ذره ریز) که یک بار با هم تعامل دارند و پس از آن از هم جدا می‌شوند و در حالت وضعیت قطعی نیستند.


تفسیرچندین-دنیاوتاریخ ثابت

پارادوکس «گربه-شرودینگر» کوانتوم-مکانیکی مطابق باتفسیرچندین-دنیا. دراین این تفسیرهررویدادی یک شاخه می‌باشد.
 گربه بدون درنظرگرفتن این امرکه جعبه بازباشد یانه هم زنده است وهم مرده ولی گربه‌های زنده ومرده شاخه‌های متفاوتی ازدنیامی باشندکه بطوربرابرحقیقت داردولی باهم دیگرنمی‌توانندتعامل داشته باشند.
در سال۱۹۵۷هیوگ اورت تفسیر «چند-دنیایی مکانیسم کوانتوم» را ایجاد کرد که مشاهدات رابعنوان پروسه خاصی بطور جداگانه فرض نمی‌کند در این تفسیر هر دو وضعیت زنده و مرده گربه پس از بازشدن جعبه می‌باشد ولی از همدیگرمنفصل می‌باشند. بعبارت دیگر هنگامی که جعبه باز باشد، مشاهده کننده و گربه مرده در دید مشاهده کننده با یک گربه مرده تقسیم می‌شود و مشاهده کننده درون جعبه به گربه زنده می‌نگرد؛ ولی چون وضعیت مرده وزنده منفصل می‌باشد، هیچ ارتباط یا تعامل مؤثری بین آنها وجود ندارد.
هنگام بازکردن جعبه، مشاهده کننده به گربه خیره می‌شود بنابراین"وضعیت مشاهده کننده"منطبق برزنده بودن یامرده بودن گربه تشکیل می‌شود هر وضعیت مشاهده کننده به نحوی باگربه متصل می‌شود و یا گره می‌خورد که"مشاهده وضعیت گربه"و"وضعیت گربه"باهم دیگرمنطبق است. انفصال کوانتومی نشان می‌دهد که نتایج مختلف هیچ تعاملی باهمدیگر ندارد. مکانیزم مشابه انفصال کوانتومی نیز برای تفسیر باتوجه به تاریخچه ثابت مهم است تنهاًگربه مرده"یاًگربه زنده"می‌تواند جزئی از تاریخچه ثابت در این تفسیر باشد. راجرپنروس به این انتقادمی کند:"من امی دوارم که این مساله را روشن کنم که این مساله سوای رزو لوشن پارادوکس است چون چیزی درفرمالیسم مکانیزم کوانتوم وجود ندارد که نشان دهد وضعیت اگاهی ادراک همزمان گربه مرده وزنده را در کنار هم داشته باشد"
همچنین دیدگاه مهمی (بون لحاظ کردن چندین- جهان) این است که انفصال مکانیزمی است که چنین ادراک همزمانی راممنوع می کندیک نوع آزمایش گربه شرودینگرمعروف به خودکشی کوانتومی توسط کیهان شناس ماکس تاگمارک ارائه شداوازمایش گربه شرودینگرراازدیدگاه گربه بررسی می کندومی گوید که با استفاده ازاین راهکارفردمی‌تواندتفاوت بین تفسیرکوپن هاگن وچندین- دنیا رابفهمد. تفسیرکلی: درتفسیرکلی وضعیت‌های عالی چیزی نیستندولی زیر گروه ان کل بزرگترمی باشند بردار وضعیت در آزمایش‌های گربه تنها قابل اجرا نیست ولی تنها به ارقام جندین آزمایش گربه آماده شده مشابه مربوط است. اجزای این تعریف نشان می دهدکه این مسئله پارادوکس گربه شرودینگر را به یک غیرمساله جزئی تبدیل می‌کند.
این تفسیر ایده سیستم فیزیکی منفرد در مکانیزم‌های کوانتومی را کنار می‌گذارد و توصیف مکانیکی داردکه به هر نحو منطبق بر آن است.


زیر نویس
مکانیک کوانتومی شاخه‌ای بنیادی از فیزیک نظری است که با پدیده‌های فیزیکی در مقیاس میکروسکوپی سرو کار دارد. دراین مقیاس، کُنِش‌های فیزیکی در حد و اندازه‌های ثابت پلانک هستند. بنیادی‌ترین تفاوت مکانیک کوانتومی با مکانیک کلاسیک در قلمرو کوانتومی است که به ذرات در اندازه‌های اتمی و زیراتمی می‌پردازد. مکانیک کوانتومی بنیادی‌تر از مکانیک نیوتنی و الکترومغناطیس کلاسیک است، زیرا در مقیاس‌های اتمی و زیراتمی که این نظریه‌ها با شکست مواجه می‌شوند، می‌تواند با دقت زیادی بسیاری از پدیده‌ها را توصیف کند. مکانیک کوانتومی به همراه نسبیت پایه‌های فیزیک جدید را تشکیل می‌دهند.
مکانیک کوانتومی که به عنوان نظریه کوانتومی نیز شناخته شده است، شامل نظریه‌ای درباره ماده، تابش الکترومغناطیسی و برهمکنش میان ماده و تابش است.

هیچ نظری موجود نیست: